وینسنت ون گوگ (۱۸۵۳-۱۸۹۰) یکی از مشهورترین نقاشان صاحب سبک در دوران آغازین هنر مدرن که از نظر بسیاری به عنوان هنرمند "دیوانه" (مردی که در دیوانگی نقاشی میکشید یا به سادگی روح رنج دیدهای داشت) یاد میشود. نبوغ هنری او اغلب تحت الشعاع کسانی قرار می گیرد که نقاشی های ونگوگ را صرفاً جلوه های بصری ذهن آشفته او می دانند.
وینسنت ون گوگ (۱۸۵۳-۱۸۹۰) یکی از مشهورترین نقاشان صاحب سبک در دوران آغازین هنر مدرن که از نظر بسیاری به عنوان هنرمند "دیوانه" (مردی که در دیوانگی نقاشی میکشید یا به سادگی روح رنج دیدهای داشت) یاد میشود. نبوغ هنری او اغلب تحت الشعاع کسانی قرار می گیرد که نقاشی های ونگوگ را صرفاً جلوه های بصری ذهن آشفته او می دانند. در حالی که این ممکن است تا حدی درست باشد، اما در حقیقت سبک هنری بدیع و منحصر به فرد او برای بسیاری از هنرمندانی که دنباله رو او بودند، اهمیت زیادی داشت. حتی زمانی که آشکارا تحت تأثیر پیشینیان یا معاصرانش قرار گرفت، هنر او به طور مشخص متعلق به خودش باقی ماند و سبکی متمایز را توسعه داد که در زمان خودش مورد قبول عموم خریداران هنر قرار نگرفت. دوران حرفه ای ونسان ونگوگ کوتاه بود، اما نقاشی های ونسان ون گوگ انقلابی در سبک های هنری ایجاد کرد. قدرت دید، حس فوق العاده او از رنگ و جسارت مثال زدنی در تکنیک باعث خلق شاهکارهایی شد که تأثیر عمیقی بر هنر قرن بیستم گذاشت.
اولین آثار او که از سال ۱۸۸۱ تا ۱۸۸۳ خلق شدند، نشان دهنده توجه یک تازه کار به جزئیات و همچنین نکاتی از نبوغ نوپایی است که به طور کامل در نقاشی های بعدی او ظاهر شد. اگرچه طرحها و نقاشی های آبرنگ او ممکن است در نگاه اول دو بعدی و آماتوری به نظر برسند، اما از نظر مطالعات اولیه ون گوگ، در رئالیسم جذاب هستند. متأسفانه ونسان ون گوگ تا زمانی که زنده بود به طور کامل موفق به شهرت نشد. اما از زمان مرگ او در سال ۱۸۹۰، شهرت او هر سال بیشتر می شود. امروزه نقاشیهای برتر ونگوگ به طور گسترده به عنوان یکی از درخشان ترین آثار هنری در تاریخ هنر مدرن شناخته می شوند. زندگی تراژیک این هنرمند ممکن است به اندازه آثار هنری او شناخته شده باشد. او در بیمارستان روانی رفت و آمد می کرد و تنها یکی از نقاشی هایش در طول زندگی اش فروخته شد. علیرغم مرگ زود هنگام ون گوگ در ۳۷ سالگی، بیش از ۸۵۰ نقاشی رنگ روغن و ۱۵۰۰ اثر چاپی خلق کرده است. این یعنی هر ۳۶ ساعت خلق یک اثر! امروزه، آثار او بسیار مورد تقاضا است: چندین اثر او بیش از ۳۰ میلیون دلار فروخته شده است و ۱۳ نقاشی او به سرقت رفته و بعداً کشف شده است. نقاشیهای معروف ونگوگ وسیع و در گالریهای مطرح نمایش داده میشوند و مورد تحسین جهانیان قرار میگیرند. در ادامه به لیست نقاشیهای ونگوگ و البته معروفترین نقاشیهای ونگوگ پرداخته شده است.
در اعماق مسحور کننده شب پر ستاره ون گوگ که آسمان با رقص درخشان ستاره ها منفجر می شود، غرق خواهید شد! این اثر هنری شبی آرام را به تصویر میکشد که آسمان درخشان از ستاره ها در رودخانه رون منعکس شده است. آبی عمیق آسمان شب به وضوح با درخشش طلایی نورهای شهر تضاد دارد و صحنه ای از بی نهایت بودن را خلق میکند.
ون گوگ، با چرخشهای مشخص و ضربههای جسورانه قلم مو، نه تنها زیبایی شب، بلکه روح آن را به تصویر میکشد. انعکاس های درخشان، موج ملایم آب و عاشقان همه در یک سمفونی موزون گرد هم می آیند. در تابلو شب پرستاره، ون گوگ به ما یادآوری می کند که حتی در تاریکی، دنیایی پر از زیبایی و شگفتی وجود دارد؛ احساسی که اغلب در دیگر آثار هنری او نیز برانگیخته می شود. احتمالاً مشهورترین و محبوب ترین نقاشی ون گوگ، شب پر ستاره است که الهام گرفته از تصنیف ۱۹۷۱ نوازنده دان مک کلین است. برای اکثر مردم، نمای چرخشی نقاشی بازتاب مستقیم شهرت ون گوگ به عنوان روحی متلاطم است. در واقع، او این اثر را زمانی نقاشی کرد که در آسایشگاه روانی سن پل در سن رمی بستری بود و در آنجا به دنبال راهی برای درمان افسردگی و توهم می گشت.
با دکتر گاشه، پزشک و دوست ون گوگ، که در آن زمان از بیماری مالیخولیا رنج میبرد؛ آشنا شوید. از طریق این نقاشی که یکی از آثار برجسته ون گوگ بشمار میرود؛ نه تنها یک چهره، بلکه یک روح را نمایش می دهد. نگاه دکتر عمیق و درونگرا است و به درک مشترک غمها و شادیهای زودگذر زندگی اشاره میکند. این اثر هنری در سال ۱۸۹۰ به نمایش گذاشته شد. در اطراف او گلهای وحشی شکوفا میشوند، که حسی از سرزندگی در تضاد با حال و هوای غمانگیز را نمایش میدهد. این اثر هنری فراتر از بوم نقاشی است و نه تنها به عنوان ادای احترام به یک مرد، بلکه برای پیوند مشترک آنها عمل می کند و عمق و احساسات معمول آثار ون گوگ را به نمایش می گذارد.
پل گاشه، پزشک متخصص در اختلالات عصبی، در چند هفته آخر زندگی ون گوگ، بیمار را تحت مراقبت قرار داد. دکتر گاشه با فرزندانش در خانه ای زندگی می کرد که اطراف آن را دیوارهای بلند احاطه کرده بود.
از نقاشی بزرگ ون گوگ از باغ مشخص است که فضایی امن را حس کرده است. باغ پر از درختان و گیاهان است. درختان سر به فلک کشیده و تیره، قطعه زمین را محصور کرده اند و فقط گاه به گاه سقف خانه همسایه را می توان دید. علاوه بر این، دیدگاه نقاش به گونهای انتخاب شده است که سرو بزرگ در پس زمینه، جلوی دید مناظر دوردست و آسمان را میگیرد.
در دسامبر ۱۸۸۴ ون گوگ وظیفه نقاشی و کشیدن یک سری پرتره بزرگ از دهقانان در برابانت را بر عهده گرفت. در این گروه از آثار، او نمیخواست افراد را به تصویر بکشد، بلکه در پی توصیف یک شخصیت بود: دهقان. او به جای جستجوی زیبایی، به دنبال مدلهایی بود که چهرههای خشن و صاف با پیشانی کوتاه و لبهای کلفت داشتند. زنان دهقان در برابانت در آن روزها واقعاً کلاه سفید به سر داشتند. اینها به دلیل تضاد صورتشان که تا حدی در سایه باقی مانده بود، ون گوگ را مجذوب خود کرد که منجر به کشیدن خارق العاده این اثر هنری شد.
یکی از تلخترین لحظات زندگی ون گوگ، با پرتره ای از خود هنرمند با گوش بانداژ شده؛ ثبت شده است. این صرفاً یک پرتره نیست، بلکه نگاهی خام و بدون فیلتر به روح هنرمند در دورانی پرتلاطم است. ون گوگ تازه از زخمی که پس از دعوا با هنرمند همکارش گوگن به وجود آمده است، خود را با گوش باندپیچی و حالتی مهجور نشان می دهد.
با این حال حتی در این وضعیت آسیب پذیر، سرکشی در چشمان او وجود دارد، که گواهی بر روحیه تسلیم ناپذیر او است. رنگهای غنی پسزمینه، الگوهای چرخان و رنگهای زنده، به شدت با چهره رنگ پریده و زخمی او تضاد دارند و بر آشفتگی احساسات او تأکید میکنند. در این خودنگاره، ون گوگ نه تنها زخمهای جسمیاش را به ما نشان میدهد؛ بلکه عمق مبارزات عاطفی اش را آشکار میکند و آن را به یکی از دلهره آورترین و هیجان انگیزترین آثار تاریخ هنر تبدیل میکند.
آفتابگردان های ون گوگ! این فقط یک نقاشی نیست؛ این یکی از نقاشی های معروف ون گوگ در سال ۱۸۸۸ است که به عنوان نمادی از شور هنری ارائه شده است. این مجموعه پر از رنگ های زرد درخشان و رنگ های طلایی عمیق، در قلمرو پست امپرسیونیسم است. اگر تا به حال به قدرت گلها در دنیای نقاشیهای معروف ون گوگ فکر کردهاید، این شکوفههای درخشان نشان میدهند که میتوانند در برابر هر منظره یا پرترهای مقاومت کنند. هر گلبرگ، ساقه و سایه داستان خود را بیان می کند و دسته گل را فراتر از مجموع اجزای آن می سازد.
آنها تازه و زنده هستند و شور و شوق مردی را به تصویر می کشند که یک بار گفته است: "من رؤیای نقاشی را می بینم و سپس رؤیای خود را نقاشی می کنم." و با آفتابگردان، به نظر می رسد که ون گوگ این کار را انجام داده است. در تابلو غرق شوید و بگذارید این شکوفه های طلایی روز شما را روشن کنند. به هر حال، وقتی یکی از نقاشیهای معروف ون گوگ به نام گلهای آفتابگردان را برای روشن کردن اتاق دارید، چه کسی به نور خورشید نیاز دارد؟
در دنیای زنده گل های زنبق، یکی از نقاشی های مشهور ون گوگ جادو خواهید شد. با رنگ های ارغوانی و آبی، ون گوگ این گل ها را با انرژی تقریباً دیوانه کننده رنگ کرده است و آنها را به موجودات زنده تبدیل می کند. به نظر می رسد هر گل به زیبایی می رقصد و تاب می خورد و لحظه ای از شکوفایی را ثبت می نماید.
گل های زنبق با پسزمینه طلایی متضاد قرار گرفتهاند و ما را غرق در چرخش مسحور کننده خود میکنند. این اثر هنری بیش از یک نمایش است. این جشنی از طبیعت، زندگی و زیبایی گذرا است که ما را احاطه کرده است. شما با دیدن این اثر هنری به یک مهمانی باغ سر سبز که در یکی از آثار برجسته ون گوگ به تصویر کشیده شده است، دعوت شده اید.
این اثر در سال ۱۸۸۹ یکی از کلاسیک ترین نقاشی ها در بین آثار ون گوگ شناخته شد. درختان بلند سرو تیره در یک طرف تضاد قدرتمندی را با افق ارائه می دهند که از نظر فرم شبیه به آن هستند. با سرو، یکی از آثار هنری متمایز ون گوگ، وارد قلمروهای بادگیر گندم زار شوید. در اینجا، گندم های طلایی با آهنگ باد می رقصند، در حالی که سروهای باشکوه نگهبانی می دهند. ون گوگ صحنه را با حرکت و احساسات القا کرده و مزارع را زنده می کند.
آسمان، ترکیبی پر سر و صدا از رنگ سفید و آبی است و به نظر می رسد انرژی بی قرار زمین را بازتاب می دهد. این فقط یکی از آثار زیبای ون گوگ نیست! این یک تعامل پویا از عناصر طبیعت است؛ بلکه گواهی بر توانایی او در دیدن، نقاشی و ایجاد ضربان قلب جهان اطرافش است.
این نقاشی در نگاه اول از ترکیبی از رنگ های روشن و فرم های انتزاعی خیالی تشکیل شده است. تازه بعد از آن متوجه می شوید که شیبی با تنه و ریشه درخت را نشان می دهد. اینها درختانی هستند که برای چوب آنها استفاده می شوند و در معدن مارن رشد می کنند. چنین معادنی را می توان در اطراف اوورز یافت. کار به طور کامل تکمیل نشده و این ظاهر ناتمام احتمالاً از آخرین نقاشی های ون گوگ است که در سال ۱۸۹۰ کشیده شده است.
وینسنت ۳۶ ساله بود که به نقاشی باغ های زیتون در جنوب فرانسه در سال ۱۸۸۹ پرداخت. او درختان زیتون زیادی را طی یکسالی که در آسایشگاه بود، دید. شکل های ژولیده درختان منعکس کننده سفر هنری و ذهنی وینسنت در آن دوران بود. ون گوگ دوران سخت روانی را در آسایشگاه سپری کرد. در خارج از منزل، در محاصره طبیعت بود. او می خواست این احساس را در نقاشی های باغ زیتون خود بیان کند.
در ۱۶ مه ۱۸۹۰، ون گوگ از پاریس سفر کرد. او میخواست شروعی جدید داشته باشد و خود را وقف «مطالعه از زندگی دهقانان و مناظر» کند. محیط زیبای روستایی پر از رنگ است و او معتقد است اقامتش در جنوب به او این امکان را می دهد که آنها را با چشمانی تازه ببیند. در شاخههای پرشکوفه شاه بلوط، ون گوگ با ضربات قلم مو کار را شروع می کند. او رنگ سبز درختان را با ضربات صاف اعمال می کند، در حالی که با قلم مو کوتاه، مستقیم و با رنگ آبی تیره به شاخ و برگ ها شکل می دهد. روی برخی از مخروط های سفید، خطوط ضخیم آبی تیره را قرار می دهد که شکوفه را مانند نوعی سقف شیروانی محصور می کند.
او آسمان را با ضربات زیگزاگ روی هم نقاشی میکند. در مقابل، سمت راست از ضربات قلم مو منحنی تشکیل شده است و سایه آبی در پیش زمینه به سرعت با ضربات آرام قلم مو اعمال می شود و قسمت پایین بوم را بدون رنگ رها می کند.
تاکستان سرخ در اوایل نوامبر ۱۸۸۸ بر روی یک تکه چوب کشیده شد و به عنوان یکی از نقاشیهای برتر ونگوگ شناخته می شود. این تنها تابلویی است که او در طول زندگیاش فروخت و وقتی در رنگ قرمز آتشین و بنفش آن غرق شوید، میتوانید دلیل آن را ببینید. صحنهای از کارگرانی که از تاکهای انگور مراقبت میکنند، تبدیل به یک جشن بصری میشود که هم زحمات و هم ثمره تلاشهای آنها را منعکس میکند. در پسزمینه، رودخانهای آرام میدرخشد که با انرژی شدید پیش زمینه تضاد دارد. این قصیده ای پر جنب و جوش برای چرخه طبیعت و زحمت انسانی است که با قدرتی نقاشی شده است که تنها ون گوگ می تواند در آثار متمایز خود به اجرا در آورد.
در زیبایی ملایم شکوفه های بادام غرق شوید. ون گوگ با الهام از تولد برادرزادهاش، شاخههایی مملو از شکوفههای سفید ظریف را در برابر آسمان آبی روشن نقاشی میکند و یکی از آثار هنری مشهور ون گوگ را در سال ۱۸۹۰ میلادی خلق میکند. این جشن زندگی جدید، بهار و امید است. هر گلبرگ با دقت و محبت نقاشی شده است. این ترکیب که یکی از آثار به یاد ماندنی ون گوگ است، آرامش و خوش بینی را منعکس می کند. این تابلو گواهی بر توانایی هنرمند در ایجاد زیبایی در میان هرج و مرج است و یک پناهگاه آرام برای هر بیننده بشمار می رود.
مزرعه گندم مجموعه ای از نقاشی های رنگ روغن است که توسط ونسان ون گوگ در سنت رمی دو پروونس اجرا شده است. همه آنها منظره ای را به تصویر می کشند که ون گوگ از پنجره اتاق خوابش در طبقه بالای آسایشگاه داشت. این اثر هنری در تابستان سال ۱۸۸۷ میلادی کشیده شد. آثار چاپی چوبی رنگی هنرمندانی مانند هوکوسای و هیروشیگه قبلاً توجه امپرسیونیست ها را به خود جلب کرده بود و عزم آنها را برای رهایی از نقاشی صرفاً بازنمایی، تقویت می کرد.
دو خرچنگ، یکی از نقاشی های رنگ روغن اثر ونسان ون گوگ است که در سال ۱۸۸۹ منتشر شد. این یک طبیعت بی جان از دو خرچنگ، یکی در پشت و یکی عمودی، با زمینه سبز است. این اثر رنگ روغن روی بوم به ارتفاع ۴۷ سانتی متر (۱۹ اینچ) و عرض ۶۱ سانتی متر (۲۴ اینچ) کشیده شده است.
گمان می رود که ون گوگ این اثر را پس از رهایی از آسایشگاه روانی در ژانویه ۱۸۸۹ نقاشی کرده است. احتمالاً از چاپ ژاپنی یک خرچنگ توسط هوکوسای که در مجله Le Japon Artistique دیده بود، الهام گرفته شده بود که برادرش تئو ون گوگ در سپتامبر ۱۸۸۸ برای او فرستاده بود.
گاو لمیده یک اثر هنری است که توسط ونسان ون گوگ در سال ۱۸۸۳ در لاهه، هلند خلق شد. این اثر که با رنگ روغن روی بوم خلق شده است، تحت جنبش هنر رئالیسم قرار گرفته و به ژانر نقاشی حیوانات تعلق دارد.
این اثر هنری به وضوح یک گاو را به تصویر میکشد که روی زمین دراز کشیده است، که با قلم مویی رسا و یک پالت رنگی غنی خلق شده است. فرم گاو قوی و دقیق است، با تأکید ویژه بر بافت خز آن و محیط اطراف به زیبایی کشیده شده است. پس زمینه دارای یک محیط سبز شاداب است که با رنگ های تیره تر بدن گاو در تضاد است و برجستگی سوژه را افزایش میدهد. این نقاشی جوهر زندگی روستایی را به تصویر می کشد و توانایی ون گوگ را در جان بخشیدن به موضوعات معمولی از طریق سبک پویا و احساسی خود به نمایش می گذارد.
با سیب زمینی خورها با دنیای ون گوگ آشنا شوید. وینسنت قبل از اینکه صحنه هنر را با رنگ های زنده و آسمانهای در حال چرخش طوفانی کند، ابتدا زندگی اصیل و بیزحمت دهقانان هلندی را نقاشی میکرد. این نقاشی با چهره های بد خلق و جدی به نمایش گذاشته شد و تصاویر ممکن است مانند مهمانی شامی پر زرق و برقی نباشد که ما به آن عادت کردهایم، اما یک تصویر واضح از واقعیت است. در میان درخشش نقاشی های معروف ون گوگ، این نقاشی میتواند پایین ترین باشد.
پل لانگلوا در آرل موضوع چهار نقاشی رنگ روغن، یک آبرنگ و چهار طراحی از ونسان ون گوگ است. آثاری که در سال ۱۸۸۸ و زمانی که ون گوگ در آرل، در جنوب فرانسه زندگی میکرد؛ خلق شدهاند و ادغام جنبههای رسمی و خلاقانه را نشان میدهند. ون گوگ از یک قاب پرسپکتیو که در لاهه خلق و استفاده کرده بود برای ایجاد خطوط و زوایای دقیق هنگام به تصویر کشیدن پرسپکتیو استفاده کرد.
ون گوگ تحت تأثیر چاپ های چوبی ژاپنی قرار گرفت، همانطور که استفاده ساده او از رنگ برای ایجاد یک تصویر هماهنگ و یکپارچه نشان می دهد؛ از رنگ های متضاد مانند آبی و زرد برای ایجاد شور و نشاط در آثار استفاده شده است. او با رنگ آمیزی، یا رنگی که به صورت غلیظ به کار رفته بود، نقاشی می کرد و از رنگ برای به تصویر کشیدن انعکاس نور استفاده می کرد. موضوع، پل متحرک روی یک کانال، او را به یاد سرزمینش در هلند می انداخت. او از برادرش تئو خواست تا یکی از نقاشی ها را قاب کند و برای یک دلال آثار هنری در هلند بفرستد. پل بازسازی شده لانگلویس اکنون پونت ون گوگ نام دارد.
کافه تراس در شب یک نقاشی رنگ روغن از ونسان ون گوگ است که در سال ۱۸۸۸ خلق شد. این اثر یادآور حال و هوای ون گوگ است که در یادداشتی نوشته: «شب زنده تر و پر رنگ تر از روز است». رنگ بسیار زیاد است و چشم در امتداد لبه های شیب دار می چرخد؛ اشکال نامنظمی که مانند طرح پازل به یکدیگر متصل شده اند. همه این موارد در کنار هم موجب خلق این اثر هنری زیبا شده است.
وارد یکی از معروف ترین نقاشی های ون گوگ، بنام اتاق خواب شوید! این اتاق با رنگ های جسورانه و احساسات زنده ای خلق شده است. این یک اتاق خواب نیست که در زمان او در خانه زرد در آرل نقاشی شده است. این تصویری از پناهگاه وینسنت در قلمرو نقاشی های ون گوگ است که در سال ۱۸۸۸ کشیده شده است. با دیوارهای غرق در آبی آرامش بخش، مبلمان روستایی و آن چشم انداز کج نمادین، احساسی صمیمی و در عین حال عجیب را منتقل میکند. برخی از دیدن تصاویر احساس آرامش و برخی دیگر آن را پر از انرژی می بینند.
پیرمرد غمگین (در دروازه ابدیت) یک نقاشی رنگ روغن اثر ونسان ون گوگ است که او در سال ۱۸۹۰ در سن رمی دو پروونس بر اساس یک سنگ نگاره اولیه خلق نموده است. این سنگ نگاره بر اساس یک طراحی با مداد، یکی از مجموعه آثار مطالعاتی بود که او در سال ۱۸۸۲ بر روی یک بازنشسته و سرباز جنگ قدیمی آدریانوس یاکوبوس زویدرلند، در یک خانه محلی در هاوگ انجام داد.
خانه های اوور یک نقاشی رنگ روغن اثر ونسان ون گوگ است. در اواخر ماه مه یا اوایل ژوئن ۱۸۹۰، اندکی پس از نقل مکان او به Auvers-sur-Oise، شهری کوچک در شمال غربی پاریس، خلق شد. این نقاشی چشم انداز اوایل تابستان را نشان می دهد. منظره ای از بالا، بافتی مسطح از اشکال را ایجاد می کند که در آن سقف های کاشی کاری شده و کاهگلی خانه ها یک تکه رنگی مسحور کننده را تشکیل می دهند.
در ماه مه ۱۸۸۸، ون گوگ چهار اتاق در خانه ای در میدان لامارتین در آرل (جنوب فرانسه) اجاره کرد. در تابلویی که از این میدان کشیده، خانه اش را می توان با کرکره های سبز رنگ شناخت. مدت کوتاهی پس از نقل مکان به خانه زرد، او توضیحات و طرحی از نقاشی خود از خانه را برای تئو ارسال کرد: «این خانههای زرد زیر نور خورشید و سپس درخشندگی بینظیر رنگ آبی، حیرت انگیز است.» ون گوگ در این اثر که خود آن را «خیابان» می نامد، محیط اطراف خود را به تصویر کشیده است. در سمت چپ می توانید رستورانی را ببینید که او اغلب برای صرف غذا به آنجا می رفت. خانه دوستش، پستچی جوزف رولین، آن سوی پل دوم راه آهن بود. با خانه زرد، ون گوگ مکانی را پیدا کرده بود که نه تنها می توانست نقاشی کند، بلکه به دوستانش اجازه می داد در آنجا بمانند. او می خواست این ساختمان زرد را به خانه هنرمندان تبدیل کند، جایی که نقاشان همفکر بتوانند با هم زندگی و کار کنند.
خانه سفید در شب یک نقاشی رنگ روغن روی بوم است که در ۱۶ ژوئن ۱۸۹۰ در شهر کوچک Auvers-sur-Oise توسط ونسان ون گوگ، شش هفته قبل از مرگش خلق شد و در موزه آرمیتاژ سنت پترزبورگ به نمایش گذاشته شده است. این نقاشی تنش روانی بزرگی را که ون گوگ تحت تأثیر آن قرار گرفته است را بیان میکند. دو تا از پنجرهها که چشمهای یک خانه در نظر گرفته میشوند، با پاشیدن رنگ قرمز هشدار دهنده نقاشی شده است؛ در حالی که ستاره، نشانهای از سرنوشت و نمادی از اندوه ون گوگ است.
این نقاشی تاریخ پرآشوبی دارد. در طول دهه ۱۹۲۰ چندین بار در سوئیس به نمایش گذاشته شد، اما در اواخر دهه ۱۹۲۰ در مجموعه خصوصی صنعتگر آلمانی اتو کربس ناپدید شد. این نقاشی که تصور میشد پس از جنگ جهانی دوم گم شده بود، پنجاه سال در آرشیو موزه آرمیتاژ باقی ماند تا اینکه در سال ۱۹۹۵ به عنوان بخشی از آثار هنری غارت شده توسط شوروی در پایان جنگ به نمایش گذاشته شد.
غروب در مونت ماژور منظره ای با رنگ روغن است که توسط ونسان ون گوگ در ۴ ژوئیه ۱۸۸۸ نقاشی شده است. در دهه ۱۹۹۰ این نقاشی به کارکنان موزه ون گوگ نشان داده شد، اما به دلیل عدم امضای آن به عنوان اثر ون گوگ رد شد. با توسعه تکنیکهای تحقیقاتی بهبود یافته، در سال ۲۰۱۱ یک تحقیق دو ساله توسط موزه ون گوگ برای بررسی اصالت احتمالی نقاشی آغاز شد. این نقاشی تحت بررسی دقیق سبک و مواد قرار گرفت. کشف شد که در همان طیف رنگ هایی است که در آثار ون گوگ در آن دوره استفاده می شده؛ که منجر به تحقیقات بیشتر شد. از جمله شواهدی که صحت این نقاشی را تأیید میکرد، نامهای بود که ونسان ون گوگ به برادرش تئو در ۵ ژوئیه ۱۸۸۸ نوشت و در آن منظرهای را که روز قبل کشیده بود، توصیف کرد: دیروز هنگام غروب آفتاب، روی یک کوه سنگی بودم که در آن بلوطهای بسیار کوچک و پیچ خورده رشد میکردند. در پسزمینه، خرابه ای روی تپه و مزارع گندم در دره به نمایش گذاشته شده بود.
لاکومولن در نزدیکی لاهه، نقاشی آبرنگ از ونسان ون گوگ که او در تابستان ۱۸۸۲ کشیده است. پیش از این تصور میشد که قدمت آن مربوط به سال ۱۸۸۱ باشد. پس از شناسایی آسیاب، اکنون مورخان آن را در سال بعد قرار میدهند. این مکان بسیار جالب است زیرا در تابستان ۱۸۷۲ (یعنی حدود ده سال قبل)، برادر وینسنت، تئو، برای دیدار وینسنت در لاهه آمده بود و با هم به آسیابی در Rijswijk (که فرض میشود Laakmolen است) رفته بودند و با هم شیر مینوشیدند. به نظر می رسد این پیاده روی برای وینسنت اهمیت عاطفی خاصی داشت، زیرا او بعداً چندین بار در نامه های خود به تئو به آن اشاره کرد. در این زمان آنها با هم پیمانی بستند تا حرفه ای را در هنر دنبال کنند.
کلام آخر
اگر به نقاشی کشیدن علاقه دارید؛ اولین قدم خرید وسایل نقاشی از یک فروشگاه معتبر است. میتوانید با مراجعه به فروشگاه آنلاین لوازم تحریر دفتردستک، اقلام مورد نیازتان شامل آبرنگ، رنگ روغن، گواش، قلم مو، ظرف ترکیب رنگ، پالت رنگ، مداد طراحی، پاک کن خمیری، مداد رنگی و ... با اطمینان از اصالت و سلامت فیزیکی کالا خریداری نمایید.